۵ راه برای از دست دادن مشتری!
مقصر عملکرد ضعیف کارکنان یک شرکت کیست؟مدیر یا کارمند؟!
خانم Sunny Bonnell یکی از مؤسسان Motto (آژانسی که به مدیران در ساخت و گسترش شرکتهای برجسته و عظیم کمک میکند) درباره دلیل استعفای کارمندان این گونه میگوید: امروز به طور اتفاقی این جمله را در جایی خواندم: “مردم با آرزو بر سر کار میآیند و به دلیل مدیریت ضعیف آنجا را ترک میکنند.”
این جمله من را به یاد تمام دفعاتی که برای مشاوره به شرکتهای بزرگی رفتهام انداخت. من و شریک کاریام Ashleigh مانند شرلوک هولمز و دکتر واتسون به همراه هم به شرکتها میرویم و آنجا را موشکافانه نگاه میکنیم. ما تحقیق و آزمایش میکنیم و سئوالاتی را از کارمندان میپرسیم. به خوبی میدانیم که هر چه هست در خود شرکت است نه بیرون از آن. از این رو تمام وقتمان را در داخل شرکت میگذرانیم.
اگر شکایت شما این است که افرادتان کم انرژی هستند، تمام تلاششان را نمیکنند، به اهداف تعیین شده دست نمییابند یا به کار علاقه نشان نمیدهند، باید بگویم که مشکل خود شما هستید نه دیگران.
اغلب عملکرد ضعیف شرکت به ضعف مدیریت آن برمیگردد. زمانی کارمندان به کار اهمیت نمیدهند که مدیر به خاطر برخی رفتارهای خاص به این مسئله متهم شود. در زیر ۱۱ رفتاری که ناشی از عملکرد ضعیف مدیریت است آورده شده است:
۱- مشغولیت شما آنقدر زیاد است که وقتی برای آشنا شدن با افراد تیم تان نمی گذارید.
۲- در تصمیم گیریها هیچ اهمیتی به اثر آن بر کارمندان نمیدهید.
۳- همیشه کارهایی که محول میکنید فوری هستند. از این رو کارمندان منابع و زمان لازم برای رسیدگی بدون استرس به کارها را ندارند.
۴- اهداف شرکت را به خوبی برای کارمندان توضیح نمیدهید به همین خاطر آنها با بیمیلی به کار میپردازند.
۵- محیط کاری شلوغ، کهنه، عمومی و قدیمی را برای کارمندان فراهم کردهاید.
۶- هر کسی که ایدهی شما را به چالش بکشد با حالت دفاعی یا پرخاش گونهی شما مواجه میشود.
۷- زمانی که کارمندان به کمک شما نیاز دارند به آنها میگویید که باید خودشان راه حل را بیابند.
۸- موفقیت کارمندان یا شرکت را جشن نمیگیرید.
۹- هرگز از دیگران برای کار خوبی که انجام دادهاند تشکر نمیکنید.
۱۰- همه تمرکز شما به بالا رفتن عدد درآمدتان است.
۱۱- هرگز کار را از نظر کارمندانتان نگاه نمیکنید.
کاپیتان مایکل آبراشوف فرمانده سابق نیروی دریایی در این باره میگوید: “یک مدیر بیدقت میتواند باعث گسستگی اتحاد نیروها، بیعلاقکی آنها به کار و نهایتا استعفای سریعشان شود.”
اگر شما نیز مدیر هستید و مواردی از این لیست را انجام میدهید به سرعت کار خود را ارزیابی کنید و تاثیر آن بر کارمندان را مشاهده کنید.
مدل STP در بازاریابی چیست و چه می گوید؟!
این مدل شامل سه مرحله کلیدی به شرح ذیل می باشد:
۱- تقسیم بازار (Segmentation)
۲- هدف گیری در بازار (Targeting)
۳- تعیین جایگاه در بازار (Positioning)
۱. مرحله Segmentation:
فرایند تقسیم بازار به گروه های کوچک تر با نیازهای محصول مشابه و یا ویژگی های قابل شناسایی، با هدف انتخاب بازارهای هدف مناسب. Segmentation یعنی تقسیم بازار به گروههای کوچک تری از خریداران که نیازها، ویژگی یا رفتار متمایزی دارند و ممکن است به محصولات یا ترکیب عناصر بازاریابی جداگانهای نیاز داشته باشند. هر شرکت برای بخش بندی بازار و تعیین شرح مشخصات بخشهای مختلف آن از شیوههای مختلفی استفاده میکند.
۲. مرحله Targeting:
انتخاب فعال سازمان از سگمنت مارکت مناسب (یا سگمنت ها) با قصد تمرکز بالا بر عرضه ی بازاریابی و فعالیت های شرکت نسبت به فعالیت های مرتبط با مشتریان این شرکت. هدف گیری یعنی انتخاب بازار هدف که عبارت است از ارزیابی میزان جذابیت هر یک از بخشهای بازار و انتخاب یک یا چند بخش برای ورود به آنها.
۳. مرحله Positioning:
گاهی اوقات به عنوان موقعیت یابی محصول نامیده می شود .درک بازار هدف از مزایای کلیدی محصول و ویژگی ها، نسبت به ارائه محصولات رقابتی است. جایگاه یابی که عبارت است از اشغال رتبهای شفاف و متمایز و مطلوب در ذهن مصرف کنندگان هدف نسبت به محصولات رقیب.
پیام رهبری سازمانی از دیدگاه جان مکسول
حقایقی درباره انگیزه:
انگیزه تنها تفاوتی است که بین برد و باخت وجود دارد.
زمانی که رهبران افراد تیم خود را بر می انگیزانند، آنها فکر می کنند که نابغه اند.
جهت دهی و هدایت انگیزه از ایجاد انگیزه آسانتر است؛ شروع کار دشوار است.
اگر آرزوی شما این است که با سازمان خود کارهای بزرگی انجام دهید، هرگز قدرت انگیزه را دست کم نگیرید.
زمانی که هیچ انگیزه ای در کار نباشد، ساده ترین وظایف ممکن است مشکلاتی حل نشدنی به نظر آیند.
۵ راه برای از دست دادن مشتری!
بدون مشتری ما در هیچ کسب و کاری جایگاهی نداریم. و بسیاری از فروشندگان ندانسته به یکی از روش هایی که به آن اش
اره خواهیم کرد مشتری را از خود می رانند که باعث شگفتی است. بعضی مواقع درک اینکه چه عواملی باعث رونق یک کسب و کار می شود کمک بزرگی برای سرپا نگه داشتن آن است. در این مقاله ۵ راه برای از دست دادن مشتری ارائه شده است که بهتر است آنها را بدانید برای حفظ مشتریان از انجام آنها خود داری کنید.
۱. قیمت گذاری اشتباه
قبل از هزینه چیزی که باید استراتژی قیمت گذاری مورد توجه قرار گیرد که در آن بازار، کانال توزیع و رقبا اجزا اصلی هستند. با توجه به بازاری که در آن فعالیت می کنید باید سعی کنید قیمتی مناسب و رقابتی برای کالای خود انتخاب کنید. قیمت های شما باید به روز رسانی شود. قیمت دقیق و رقابتی یکی از عوامل حفظ مشتری است.
۲. سیستم خدمات مشتریان ضعیف
هر از چند گاهی مشتریانی که غر می زنند و ابراز نارضایتی می کنند پیدا می شوند. این اجتناب ناپذیر است. اصلا مهم نیست چقدر کالای بی عیب و نقصی داشته باشید یا چقدر به ارائه بهترین خدمات به مشتریان متعهد باشید، باز هم مشکل پیش می آید. و شما باید خود را آماده کنید که به بهترین شکل به مشتریان خود خدمات ارائه کنید و محیطی فراهم کنید که بتوانید سخت گیر ترین مشتریان را هم حفظ کنید تا فروش خود را بالا ببرید. و کسب و کار خود را زنده نگه دارید.
۳.محیط فروش ضعیف
به عنوان یک فروشنده نباید فقط بر مشتری تمرکز کنید بهتر است هر از گاهی به دور و بر سازمان خود نگاهی بیندازید و مطمئن شوید تصویر خوبی از واحد فروش شما در دید مشتری باقی خواهد ماند. واحد فروش شما باید تمیز و مرتب باشد. ویترین شما باید زیبا باشد و بهترین کالاهای شما در آن وجود داشته باشند. سعی کنید همیشه بوی خوش در محیط وجود داشته باشد دما مناسب هم یکی از عواملی است که به ماندگاری مشتری کمک می کند.
۴. نشناختن رقبا
برای یک کسب و کار جدید بسیار مهم است که آنالیز کاملی از رقبا داشته باشد آنگاه با توجه به این دید برای کسب و کار خود برنامه ریزی کند و الویت ها را تعیین کند. همچنین داشتن آگاهی مداوم از وضعیت رقبا می تواند برای بازار یابی، قیمت گذاری، مدیریت و دیگر برنامه ریزی های استراتژیک مفید واقع شود. قبل از اینکه بدانید چقدر می توانید در برابر رقبا عرض اندام کنید و توانایی خود را بسنجید باید رقبای خود را بشناسید.
۵. دانش ضعیف درباره محصول
اگر نتوانیم نیاز های هر مشتری خاص را تشخیص دهیم و با توجه به آن بهترین محصول را برایش فراهم کنیم نمی توانیم فروش خوبی داشته باشیم. همیشه باید در حال آموختن مزایایی محصولات جدید باشید کاتالوگ های آنها را گرفته و مطالعه کنید. اگر می توانید با سازندگان ارتباط برقرار کنید و از آنها بخواهید مزایای محصول خود را برای شما شرح دهند تا بتوانید مشتری را قانع کنید کالای شما را خریداری کند. با این دانش هنگام خرید هم مناسب ترین محصولات را برای مشتریان خود فراهم می کنید.
نوشابه کوکای جدید در طعم ، رتبه اول را داراست. ( شرکت کوکاکولا ۲۰۰,۰۰۰ آزمون طعم به عمل آورد که اثبات می کرد ، طعم کوکای جدید از پپسی بهتر است و طعم پپسی از فرمول اولیه کوکاکولا که اکنون کوکای کلاسیک نامیده می شود بهتر است. )
اما چه کسی (در واقعیت) جنگ بازاریابی را می برد؟
نوشابه ای که در تحقیق ثابت شد بهترین طعم را دارد ، یعنی کوکای جدید ، در ردیف سوم قرار گرفته است. آن که تحقیق نشان می دهد بدترین طعم را دارد ، یعنی کوکای کلاسیک در ردیف نخست جاگرفته است.
این مسئله بسیار جالب است که شما به آن چیزی باور دارید که می خواهید باور داشته باشید و آن طعمی که را احساس می کنید که می خواهید احساس کنید!